خبرنامه

خبرنامه


حکایت جالب

Posted: 13 Dec 2011 08:59 AM PST




يك زوج در اوايل 60 سالگي، در يك رستوران كوچيك رمانتيك سي و پنجمين سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن.


ناگهان يك پري كوچولوِ قشنگ سر ميزشون ظاهر شد و گفت:چون شما زوجي اينچنين مثال زدني هستين و درتمام اين مدت به هم وفادارموندين ،
هر كدومتون مي تونين يك آرزو بكنين.
خانم گفت: اووووووووووووووووه ! من مي خوام به همراه همسر عزيزم، دور دنيا سفر كنم.
پري چوب جادووييش رو تكون داد و

اجي مجي لا ترجي
دو تا بليط براي خطوط مسافربري جديد و شيك QM2در دستش ظاهر شد.

حالا نوبت آقا بود، چند لحظه فكر كرد و گفت:


خب، اين خيلي رمانتيكه ولي چنين موقعيتي فقط يك بار در زندگي آدم اتفاق مي افته ، بنابراين، خيلي متاسفم عزيزم ولي آرزوي من اينه كه همسري 30 سال جوانتر از خودم داشته باشم.
خانم و پري واقعا نا اميد شده بودن ولي آرزو، آرزوه ديگه

پري چوب جادوييش و چرخوند و.........

اجي مجي لا ترجي

و آقا 92 ساله شد!




پيام اخلاقي اين داستان

مردها شايد موجودات ناسپاسي باشن ،
ولي پريها................

زن هستند !!!!!!!!

geek areh-areh eshgh

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نظریه کهکشان اندیشه

سایت یاسمین آتشی : ارد بزرگ (بزرگترین متفکر حال حاضر ایران) را بیشتر بشناسیم

سایت تاریخ : دکتر محمد مصدق