خبرنامه
خبرنامه |
- انجمن های تخصصی کاسپین : روز ازدواج پسر نادرشاه افشار
- انجمن های تخصصی کاسپین : فریادرس
- انجمن های تخصصی کاسپین : شادی و سرور مردم
- انجمن های تخصصی کاسپین : سه سرو تاریخ ایران ( پارت ، پارس و ماد )
- انجمن های تخصصی کاسپین : فریاد تجلی دگرگونی است
- انجمن های تخصصی کاسپین : وونن پادشاه ایران و اسب سپید
- انجمن های تخصصی کاسپین : گستاخی رومیان
- انجمن علمی پردیس کوروش کبیر : کمبوجیه جهانگشای ایرانی
- سایت جوونی و عاشقی : ازادی در نگاه بزرگان
- پایگاه اینترنتی تکناز : دوست
انجمن های تخصصی کاسپین : روز ازدواج پسر نادرشاه افشار Posted: 26 Aug 2010 06:25 AM PDT نادرشاه افشار پس از بخشیدن دوباره تاج و تخت هند به "محمد شاه گورکانی" پادشاه هندوستان ، خواست یکی از دختران او را به همسری نصراﷲ میرزا دومین پسر خود درآورد . از سویی دیگر دستور تشکیل جلسه با شکوهی از اندیشمندان و خردمندان هند را در کاخ پادشاهی داد . محمد شاه گورکانی پس از دیدن آن همه از دانشمندان کشورش در کاخ اش به پادشاه ایرانزمین گفت تا کنون هیچ گاه این همه اندیشمند و خردمند در کاخ ما دیده نشده بود . نادرشاه خندید و به او گفت اگر گوشت به حرف خردمندانت بود ، من هم اکنون در حال جنگیدن با سپاه یاغی عثمانی بودم و مرا به هند چکار ؟ ... نصراﷲ میرزا فرزند نادر به پدر گفت چه لزومی بود در روز مراسم ازدواج من این همه عالم اینجا بیاید و پدر دستی بر شانه اش گذاشت و گفت تو باید اینها را ببینی و بشناسی اینها بهترین دوستان تو هستند . ارد بزرگ اندیشمند کشورمان می گوید : (چه فریست زندگی را ، آنگاه که برآزندگان را نشناسی ؟ و در خود بپیچی ؟ ) . گفته می شود پس از بازگشت سپاه پیروز ایران از هند ، محمدشاه گورکانی دستور داد بخشی از کاخ اش ، محل همیشگی درس و بحث اندیشمندان هندی باشد ... برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?p=25485&postcount=2 |
انجمن های تخصصی کاسپین : فریادرس Posted: 26 Aug 2010 06:24 AM PDT فریادرس بلاش چهارم پادشاه اشکانی قصد شکار داشت به نزدیکان خویش گفت برای شکار آماده شوند چند تن از فرماندهان سراسیمه نزدیکش شدند و از پادشاه ایران خواستند که از کاخ خارج نگردد بلاش پرسید مگر چه شده است فرماندهان گفتند در نزدیکی جنگل ، مزارع گندم روستاییان دچار آتش سوزی شده و بیم آن می رود که آتش به جنگل سرایت کند . بلاش گفت شما چه کرده اید ؟ فرماندهان سر به زیر آورده و گفتند با آتش نتوان جنگیدن ! بلاش دستور داد همه فرماندهان و سربازان به کمک روستائیان بروند خود او نیز همراه آنها شد . ارد بزرگ اندیشمند نامدار ایرانی می گوید : فریادرس ! پاکزاد است ، او گوشش پیشتر تیز شده و آماده کمک رسانی ست . پس از دو روز آتش فرو نشست جنگل بزرگی از آتش در امان ماند . بلاش پادشاه ایران ، آخرین سرباز ! ایرانی بود که از میان خاکسترها به سوی کاخ فرمانروایی باز می گشت . مردم روستا هنوز چشمشان را از پادشاه ایران بر نداشته بودند که کیسه های گندم توسط سربازان در میان آنها پخش می شد . برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?s=efd0261b6661c1b9643b271a95831207&p=25712&postcount=26 |
انجمن های تخصصی کاسپین : شادی و سرور مردم Posted: 26 Aug 2010 06:22 AM PDT شادی و سرور مردم طغرل امپراتور و بنیانگذار دودمان سلجوقیان (۴۵۵ _ ۴۲۹ ه.ق) (۱۰۶۳ _ ۱۰۲۷ م) وقتی برای نخستین بار وارد شهر ری شد . دید گرد و غبار مرگ در همه شهر پراکنده است مردم خموده و خشک مزاج هستند و دیدن لبخند بر لب آنها حکم کیمیا دارد به وزير دانای خود ابونصر عميدالملك كندري گفت این چه دیاریست ؟ پس از این همه سفر و جهانگشایی چنین مردمی ندیده بودم که گویی در درون خویش جنگ و ستیزی بی امان دارند . ابونصر عمیدالملک کندری گفت : "اینان جشن و شادی را از یاد برده اند حاکمان غزنویی تنها برایشان غم به یادگار گذاشته اند . باید به رسم نیاکان ، نوروز و جشن های دیگر را همان گونه که در شاهنامه خردمند توسی است بر پای داریم تا شادی و امید در دل مردم لانه کند" . ارد بزرگ متفکر و اندیشمند کشورمان می گوید : جشن های پیاپی میهنی نرم خویی و دوستی را در بین مردم زیاد می کند . گفته می شود با درایت کندری وزیر خردمند سلجوقی چنان رنگ غم از ری برداشته شد و مردم شوق آبادانی شهر و دیار خویش را یافتند که طغرل دستور داد باغی آباد در آن ساخته شود چون احساس آرامشی ژرف در آنجا می نمود و شاید برای همین در شهر ری ، روح اش به آسمان پرکشید . برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?s=efd0261b6661c1b9643b271a95831207&p=25711&postcount=25 |
انجمن های تخصصی کاسپین : سه سرو تاریخ ایران ( پارت ، پارس و ماد ) Posted: 26 Aug 2010 06:20 AM PDT روزی که "هووخشتره" پادشاه ایرانزمین دروازه شهر "آشور" را فرو افکند و دودمان ستمگر آنها را پایان داد و پای در آن نهاد دستور دارد سه درخت سرو در جلوی دروازه شهر بکارند به یاد اتحاد تاریخی که با کمک جد بزرگش دیاکو بین سه تبار ایرانزمین (پارت ، پارس و ماد) برقرار شد و نخستین دودمان کاملا ایرانی به نام "ماد" شکل گرفت . این سه درخت پس از غریب به هزار و سیصد سال همچنان سبز بودند و شاخه هایشان چنان به هم گره خورده بود که گویی یک درخت هستند . وقتی مشاور "ابو جعفر منصور" خلیفه عباسی و قاتل ابومسلم خراسانی به او از علت کاشت این سه درخت گفت منصور ضد ایرانی همانجا دستور سوزاندن آن سه درخت را داد آن روز منصور به اطرافیانش گفت ابومسلم را کشتم تا ایرانیان کمر راست نکنند و اگر این سه درخت و تبار دوباره به هم گره بخورند دیگر فرمانبردار هیچ خلیفه یی نخواهند بود . غرور و خونخواری منصور را کور کرده بود او فکر می کرد ایران با این کارها دوباره جان نمی گیرد اما همان گونه که ارد بزرگ اندیشمند میهن پرست کشورمان می گوید : (ایران سپیده دم ، تاریخ است .) و به یقین غروبی هم نخواهد داشت و اینچنین شد . ابو جعفر منصور در سال ۷۵۵، در سفر بود که خواب دید سه جوانه سرو از درون کاخ فرمانروایش بیرون آمده چنان بزرگ شدند که کاخش منهدم و خودش در سیاهی فرو افتاد . خلیفه پریشان حال و رویش زرد گشت پس از چند روز لرز و تشنج دل ترکاند و به هلاکت رسید . برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?s=efd0261b6661c1b9643b271a95831207&p=25710&postcount=24 |
انجمن های تخصصی کاسپین : فریاد تجلی دگرگونی است Posted: 26 Aug 2010 06:19 AM PDT فریاد تجلی دگرگونی است آترین خردمند و اندیشمند ایرانی با شاگردش مهرساد از کنار ساختمان بزرگ و مجللی می گذشتند شاگرد به استاد گفت مدتهاست فریادهای پیگیری از این ساختمان به گوش می رسد و از استاد پرسید چه احساسی دارید ؟ استاد گفت فریاد تجلی دگرگونی است . شاگرد گفت یعنی این فریادها خاموش شدنیست ؟ آترین دانا گفت : آری و دیگر شاید هیچگاه فریادی از این خانه به گوش نرسد . ارد بزرگ فیلسوف معاصر می گوید : فریاد سیمای آغازین هر شورش و رستاخیزیست ، پژواک آن آینده را می سازد . گفته می شود آن خانه سال ها در سکوت بود . در بازدید سيناتروس پادشاه کشورمان از "شهر گور" همان خانه میهمانسرای فرمانروای ایران بود . در آنزمان مهرساد که برای خود استادی شده بود را به آن خانه فرا خواندند تا با پادشاه ایران هم صحبت شود ، در تمام زمان میهمانی مهرساد به یاد سخن استاد خویش آترین بود . "فریاد تجلی دگرگونی است" *شهر گور یا شهر فیروزآباد، در 100 كیلومتری جنوب شیراز می باشد. برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?s=efd0261b6661c1b9643b271a95831207&p=25587&postcount=23 |
انجمن های تخصصی کاسپین : وونن پادشاه ایران و اسب سپید Posted: 26 Aug 2010 06:17 AM PDT روزی اسب سپیدی را تقدیم پادشاه ایران "وونن" يكم پادشاه اشکانی نمودند و گفتند این اسب توسط بهترین سوارکاران آموزش دیده ، بدنی ورزیده دارد و بسیار باهوش است . یکی از مشاوران دربار گفت اسب سفید برای پادشاه ایران خوب نخواهد بود . وونن پرسید چرا ؟ و آن رایزن پیر گفت چون اسب سپید مرکب ارواح است . پادشاه ایران خندید و سوار بر اسب شد . دانای ایرانی ارد بزرگ می گوید : سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی . گفته می شود اسب سپید چندین بار جان پادشاه ایران را نجات بخشید و درنهایت آن اسب توسط یکی از جاسوسان رومی مسموم شد ... برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?s=efd0261b6661c1b9643b271a95831207&p=25586&postcount=22 |
انجمن های تخصصی کاسپین : گستاخی رومیان Posted: 26 Aug 2010 06:12 AM PDT گستاخی رومیان اردوان يكم در آذر ماه سال 126 پیش از میلاد دستور آزادی سه هزار اسیر رومی را داد . آنها با لباس مبدل برای ایجاد هرج و مرج و جاسوسی از مرزها گذشته و خود را به شهرهای ایران رسانیده بودند . بعضی از این اسیران بیش از 10 سال در زندان بودند آنها براحتی به زبان پهلوی (زبان آنروز ایرانیان) سخن می گفتند روزی که اسرا از پایتخت ایران خارج می شدند یکی از آنها مغرورانه به نوجوانی ایرانی که به آنها نگاه می کرد گفت خورشید ما را از شرق به غرب کشاند و ما آزاد شدیم . نوجوان هم خندید و گفت آخر خورشیدها در مشت پادشاهان ایران هست ! و آنها شما را پیاپی به غرب می بخشند ! دانای ایرانی ارد بزرگ می گوید : در کاخ های ویران شده نامداران سرزمینمان ایران می توان هزاران هزار چشمه جاری دید ...می توان فریادهای دادگستر آنها را شنید ... و تنهایی را از یاد برد . پس از سال ها توطئه ، پنجاه سال بعد از این حادثه دهها هزار رومی وارد ارمنستان و آذربادگان ایران شدند . برگرفته از : http://www.caspian-forum.com/showpost.php?s=efd0261b6661c1b9643b271a95831207&p=25585&postcount=21 |
انجمن علمی پردیس کوروش کبیر : کمبوجیه جهانگشای ایرانی Posted: 26 Aug 2010 06:06 AM PDT کمبوجیه پسر بزرگ کوروش هخامنشی مردی شجاع و بی نهایت زیبا و قوی پنجه بود . پس از مرگ پدر به قصد آرام کردن غرب امپراتوری ایران که همواره دچار حمله یاغیان و شورشیان بود عازم مصر و آفریقا شد در سال ۵۲۱ (پیش از میلاد) گئومات مغ از اعتماد برادر کمبوجیه سوء استفاده نموده و بردیا را مسموم ساخته و او را از پای در آورد . در این زمان کمبوجیه مصر را فتح نموده و در سرحدات آفریقا (شمال تونس و لیبی امروزی) می تاخت . گئومات برخی از جنایت پیشگان را اجیر کرده و به جان رییش سفیدان و بزرگان ایران افتاده و آنها را با ترفندهای گوناگون از پای در می آورد . یکی از رییش سفیدان که به راز گئومات پی برده بود به پسر بزرگ خویش جریان را گفت و از او خواست خودش را به سپاه ایرانزمین برساند و توطئه گئومات را بر ملا سازد و از پسر خواست زود عازم این سفر طولانی شود و گفت حتما دیر یا زود گئومات به سراغ من هم خواهند آمد چون آنها به رسم یونانیان ، وجود بزرگان عشایر را تحمل نمی کنند تا بدین گونه همه مردم را به زیر یوغ خویش کشند . به قول اندیشمند کشورمان ارد بزرگ : نخستین گام بهره کشان کشورها ، ابتدا نابودی بزرگان و ریش سفیدان است و سپس تاراج دارایی آنها . پسر آن ریش سفید شب روز تاخت و اسبهای بسیاری در این سفر از پای در آمدند تا خودش را به صحرای خشک سینا رسانید در بین راه گرفتار یاغیان و دزدان شد و گریخت هر چند سه تیر زهرآگین بر دست و پشتش فرود آمد در سیاهی شب به پشت دروازه خاوری مصر رسیده بود با خون خود بر دروازه شهر نوشت (( بردیا کشته شده است )) کمبوجیه چون خبر مرگ برادر را شنید به سوی پایتخت تاخت بدبختانه در نزدیکی دمشق با مکر و سم دیو سیرتان از پای درآمد . یونانیان به رهبری تاریخ نویسانی همچون هردوت بسیار کوشیدند کمبوجیه را نفی و بد جلوه دهند حتی به دروغ گفتند او با خواهر خویش ازدواج نموده و حتی او را کشته است بسیاری از دروغ های دیگر تا بدین گونه ایرانیان را از داشتن جوانی رشید و فرهمند تر از اسکندر محروم سازند . و شوربختانه هنوز هم بسیاری این تهمت ها را نقل قول می کنند همانند تهمت قتل سورنا به دست ارد اشکانی ، که اینها همه دروغ است و دلیل این تاریخ سازی های یونانیان و رومیها ، نابود کردن اسطوره های عزت و سربلندی تاریخ ایران است . اسکندر مقدونی در روزهای آخر عمر خویش می گوید : آرزو داشتم همچون کمبوجیه در جوانی جهانگشایی کنم اما سرزمینی که من فتح کردم یک ساتراپ (ایالت) کمبوجیه هم نشد . یونانیان و رومیها از هر پادشاه ایرانی ضربه مهلک تری خورده اند برایش جنایت نویسی !های بیشتری کرده اند همانند کمبوجیه ، خشایارشاه ، ارد دوم و ... برگرفته از : http://forum.pacyrus.com/showthread.php?t=43873 |
سایت جوونی و عاشقی : ازادی در نگاه بزرگان Posted: 26 Aug 2010 06:05 AM PDT بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . اسپنسر آزادی باجی به مردم نیست ! چرا که مال و داشته آنهاست. ارد بزرگ هرکس قادر به تملک و ارادۀ نفس خود باشد آزادی حقیقی را به دست آورده است . پرسلیس آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست . هربرت مارکوزه رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی . ارد بزرگ آزادی این نیست که هرکس هرچه دلش خواست بکند ، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند .ماکدونال آزادی حقیقی آن نیست که هرچه میل داریم انجام بدهیم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داریم بکنیم . ویکتور کوزن حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران برگرفته از : http://mohijon.blogfa.com/post-37.aspx |
Posted: 26 Aug 2010 05:56 AM PDT بهترین دوست هیچ گاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست او انگیزه پیشرفت و پویش می دهد . ارد بزرگ ابله ترین دوستان ابله ترین دوستان ما، خطرناک ترین دشمنان هستند.سقراط دوست یا برادر پرسیدم دوست بهتر است یا برادر ؟ گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می کند . امیل فاگو شر دوست خدایا ! مرا از دوستانم محافظت بفرما . چون می دانم چگونه خویشتن را در مقابل دشمنانم حفظ کنم ! . ولتر نابودی زمان دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست ، بلکه نشان نابودی زمان ، به گونه ای گسترده است. ارد بزرگ رابطه دشمن و دوست آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت . هزلت دوست واقعی دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . مارکز تاثیر دوست صفات هر کس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست. کارلایل رفیق بازی هرگز بخاطر دوستت ، از انجام وظیفه ای چشم مپوش. سن لانبر نگه داشتن دوست دوست مثل پول ، بدست آوردنش از نگه داشتنش آسان تر است. باتلر توبیخ دوست دوستان را در خلوت توبیخ کن و در ملاءعام تحسین . اسکاروایلد بعضی بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند . چترفیلد دوستان تو همه کسانی که با تو می خندند دوستان تو نیستند. مثل آلمانی بهترین چیز جهان چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست . آکویناس پایداری در دوستی در دوستی درنگ کن ، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش . سقراط فاصله با دوستان برای آنکه همواره دوستانمان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه ای میان خود و آنها داشته باشیم . ارد بزرگ دوستی و خانواده دوستان عبارت از خانواده ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است . آلفونس کار دوست نیکو نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و تو را پند دهد و رازت را آشکار نکند . پور سینا برای اهل اندیشه هیچ دوستی بهتر از تنهایی ، برای اهل اندیشه نیست . ارد بزرگ جزر و مد در دوستی اگر سزاوار آن است که دوست با جزر زندگی ات آشنا شود ، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد ، زیرا چه امیدی است به دوستی که می خواهی در کنارش باشی ، تنها برای ساعات و یا قلمرو مشخصی ؟ . جبران خلیل جبران گاه سختی دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد . بزرگمهر تو بی نظیری در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس : « از طرف کسیکه فکر میکند تو بی نظیری » . براون بدگویی از دوستان خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است . ارد بزرگ روزهای بارانی دوست بجای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد . پل نرولا آن دوست بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش بخشد . جبران خلیل جبران شکارگاه دشمنان دوستان برای نخجیر دشمنان ، چون تیر و پیکان اند . بزرگمهر قلب دو دوست رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران حد دوست و دشمن هر بدی میتوانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد . سعدی ارزش دوست بهترین وسیله برای کاهش دشمنان ازدیاد دوستان است . انوره دوبالزاک در روز سختی به ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می بری که در بند دشمن و بدسگالان باشی . ارد بزرگ راز دوستی و ثروت بهترین و حقیقی ترین دوستانم از تهی دستانند . توانگران از دوستی چیزی نمی دانند . موزارت شراکت با دوست اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو . ارد بزرگ زمان سختی دوست زمان احتیاج ، دوست حقیقی است . ضرب المثل انگلیسی دلداری دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند . گابریل گارسیا مارکز دوست انسان نفرت به همان اندازه دوست داشتن ، خوب است . یک دشمن می توان به خوبی یک دوست باشد . برای خود زندگی کن، زندگیت را بزیی، سپس به راستی دوست انسان خواهی شد . جبران خلیل جبران دوستی دشمن دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند . پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند . سعدی درک دوست اگر دوستت را در تمامی شرایط درک نکنی. او را هرگز درک نخواهی کرد. جبران خلیل جبران تفسیر دوستان بیشتر بدبختی های ما قابل تحمل تر از تفسیرهایی است که دوستانمان درباره آنها می کنند . کولتون ترس از دوست از دشمن خودت یکبار بترس و از دوست خودت هزار بار. چارلی چاپلین دوست نیکو نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و رازت آشکار نکند. بوعلی سینا نیکی به دوستان اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید . کورش دوستان زیاد بهترین وسیله دفع دشمنان ، ازدیاد دوستان است . بیسمارک تنها دوست من در جهان یک دوست داشته ام و آن خودم بوده ام ! . ناپلئون دوستان محافظه کار دوستی که نومیدنامه می خواند ، همیشه سوار تو و پیشدار دورخیزهای بلندت خواهد شد . ارد بزرگ گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز http://www.talab.ir/news_detail_11593.html |
You are subscribed to email updates from خبرنامه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
نظرات
ارسال یک نظر