سایت ایران 20 : صدای جاودانه دختران ایرانی

سواره نظام مهرداد نخست ، خسته از جنگهایطولانی وارد شهر هیرکانی (گرگان) شد .

آنها در شرق نیروهای متجاوز بدوی و درغرب دمتریوس را شکست سختی داده بودند .

مهرداد پادشاه اشکانی با لباسی سادهدر شهر می چرخید و به گفتگوهای مردم گوش می داد نیم روزی که گذشت به گوشه دیواریتکیه داد تا خستگی از تن بدر کند از پنجره کوچک بالای سرش سخنان دخترانی را می شنیدحرف های آنها با صدای فرش بافیشان به هم آمیخته بود .

یکی از آنها می گفتمهرداد اگر سخت است فرزندی دارد دلنرم . مهرداد با شمشیر پیمان بسته پس فرزند نرمخوی او با خرد و هوش دوستی کند .

دختر دیگر گفت : آنکه پایه دستگاه دودمانرا می ریزد نمی تواند نرم خو باشد او باید همانند پی ساختمان سخت و آهنین باشد پسجبر بر سختی اوست .

و دختر کوچکتری که صدایش بسیار ضعیف می نمود ادامه داد : آنکه بر این زمین سخت ساختمان می سازد و خود نمایی می کند از جنس زیبایی است و زمینسخت را به آسمان می برد .

مهرداد تکانی خورد با خود گفت چطور چنین دختراندانایی در این مرز و بوم زندگی می کنند و او خود نمی داند .

آن شب تا بهپگاه خورشید مهرداد اشکانی ، نخستن پادشاه دودمان اشکانیان در تمام مدت به حرفهایآنها اندیشید .

در وجود خود سختی و قدرت پی ساختمان دودمان را می دید و دروجود فرهاد دوم (فرزندش) دانایی و هوش بنای ساختمان را .

آن سه دختر به ریشهها پرداخته بودند و مهرداد از این بابت در شگفت بود . به گفته ارد بزرگ اندیشمندبرجسته ایرانی : پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است . فردای آنروز پادشاه ایران با تنی چند از نزدیکان به خانه ایی که روز پیش ندا از آن شنیدهبود رفت و با شگفتی دید آن خانه متروکه است از همسایگان پرسیدند و آنها گفتند سالها پیش در این خانه مرد و زنی بودند با سه دختر که فرش می بافتند هر سه دانا و ازشاگردان ورتا ( حکیم و دانشمند زن ابتدای دودمان اشکانیان ) . بدست مزدورانآندراگوراس یونانی به خاطر آنکه مدام از بازگشت ایران و نجات از دست خارجیان یونانیسخن می گفتند هر پنج نفر آنها را زنده زنده در کف همان خانه در گودالی کشتند .

مهرداد با شنیدن این سخنان ، بر آبادی آن خانه همت گمارد و آن خانه رامدرسه نمود در حالی که موبدان زرتشی اصرار بر آن داشتند که آن خانه آتشکده گردد ومهرداد نپذیرفت و گفت جای آتشکده در کوهستان است نه میان مردم .

از آن زمانبزرگترین دانشمندان را برای تربیت و افزودن دانش فرهاد دوم بکار گرفت .

برایهمین فرهاد دوم در بسیاری از نبردها قبل از جنگ پیروز شده بود چون با دانش پشت سردشمن خویش را خالی و سپس با تکانی آن را فرو می ریخت .
فرهاد دوم برای ایجاد جنگخانگی در سوریه ( قسمت باقی مانده سلوکیان متجاوز )دمتریوس را که توسط پدرش مهرداداسیر شده و در زندان بود را رها کرد تا میان دو برادر نبردی درگیرد. گفتنی است کهظلم و ستم سلوکیان بر مردمان تحت انقیادشان موجب شد که مردم تحت ستم سلوکیان بهفرهاد گرویدند. آنتیخوس برای گرفتن انتقام شکستها و اسارت خود با سپاهی گران بهایران آمد، ولی فرهاد به او فرصت نداد ناگهان بر او تاخت و در هنگام جنگ پادشاهسلوکی کشته شد. از این پس سلوکیان یونان دیگر به خود اجازه تجاوز به حریم ایران راندادند. انحطاط کامل دولت سلوکی از همین زمان آغاز گردید.


برگرفته :
http://www.iran20.com/104888/blog/101915/

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

پایگاه فرهنگی هنری تکناز : تنها عشق می ماند ....

نظریه کهکشان اندیشه

خبرنامه